شنبه 7 اسفند1389
نظر چاوشی‌نامه

حریص


«حریص» آلبومی‌ست که منهای چند نقطه‌ی اشتباهی می‌توانیم آن را ایده‌آل گم‌شده‌مان بنامیم. لااقل به نظر من؛ مهم‌تر از این، چند قطعه دارد که همه چیزشان کامل است و در نقطه‌ای بالاتر از آلترناتیو‌هایشان در «متاسفم » قرار می‌گیرند. یک پیشرفت محسوس.
«چمدون» نمونه‌ی کامل محسن چاوشی اصیل و موقر در ژانر ترنس است. خوانش و ترانه و ملودی و تنظیم همگی خوب و به جایند. لحظه‌های چاوشیایی هم زیاد دارد؛ "مرووور کن..."، "دیگه بروئوو..."، "من با چمدوونم..."
«پروانه‌ها» هم همین طور است . زیرصدای "هر وقت دلت می‌گیره می‌سوزم..." انگار از دوران رضا فوادیان به حریص آمده است. تک‌نوازی‌های کلین الکتریکِ این قطعه خواسته یا ناخواسته یادآور کارهای کورش یغماییِ بعد از انقلاب‌اند (مثل قطعه‌ی «انسان فرشته») و زیر صدای آرپژهای گیتار یادآور کارهای قبل از انقلابش (مثل قطعه‌ی «طلوع»). صدای باران و پدِ رویاگونه از جنس New Ageهای آن طرف آبی‌ست و لحن هم در نهایت صلابت قرار دارد. ترانه هم قابل قبول است.
«کافه های شلوغ» علی‌رغم ملودی فوق‌العاده یکسان و مشابهش با قطعه‌ی «با من باش» (کاری‌که چاوشی برای یک مسابفه ساخته بود) قابل توجه است و "بهت سلام کنم..." و "جز منِ دیوونه..." و "چقد ادائامه بدم..."اش حالی به حالی‌مان می‌کند.
«بادبادکای رنگی» و «دلم تنهاس» غمگین‌هایی هستند که به جز تنظیم تازگی‌هایی دارند و گوش نوازند. تنظیم‌های اکبری در این‌جا مشابه تنظیم‌هایش برای محسن یگانه هستند. «غم و شادی» هم کار به شدت باحالی است! اگر چه لوپی که به عنوان صدای جمعیت و های و هوی‌شان استفاده شده جالب نیست اما کلیت کار دوست‌داشتنی از آب درآمده و لحظه‌هایی مثل "تا ابد..." دارد که شنونده تصور می‌کند خواننده به مثابه‌ی یک بازیگر سینما در حالیکه پشت میزی نشسته چشمانش را می‌بندد و با انگشت سبابه به میز می‌کوبد و تاکید می‌کند: "زندونیه...؛ زندونی …".
«غیر معمولی» ملودی ابتدایی‌اش خیلی آشناست اما یادم نمی‌آید کجا شنیده ام‌اش. شبیهش در آهنگی به اسم «پارمیدا» از ساسی مانکن شنیده شده(!) اما ریشه‌اش قدیمی‌تر است.(یادم آمد! قطعه‌ی children از رابرت مایلز). ملودی اول «بوف کور » هم انگار بازی با نت‌های آغازین «مرد تنها»ی فرهاد است!

«پرنده‌ی غمگین» همان چیزی شد که نباید می‌شد. تنظیم شلوغ و صدای کاملا نالان! انگار که تنظیمش از همان «یه شاخه نیلوفر» دست نخورده باقی مانده‌باشد! امیدوارم تنظیم ابتدایی‌ای از این آهنگ بدون گیتار الکتریک و بدون ناله وجود داشته باشد و موفق به شنیدنش بشویم. با این حال انقدر انرژی خوب و آن قدر لحن‌های خوب و مردانه در این آلبوم هست که این نقطه به چشم نیاید و البته در همین قطعه هم "خوشه..." جوری تلفظ می‌شود که به ژرفای پوچی فراگیر در ترانه پی می‌بریم. «حریص» هم یک ترنس خوب و اکتیو است. "دلخور نکن..."


و البته درست خواندید همه‌ی چاوشی‌ها یک واو دارند! ضمنا آلبوم آن تاثیری که باید می‌گذاشت را گذاشت و دیگر لازم نیست برای اینکه بفهمیم خوب است یا نه، یک ماه با خودمان کلنجار برویم!